دکترمامانی+یازدهمین سونوی پسمل+چهارمین و پنجمین نوار قلب پسمل

سلام عزیزم.پسر نازم.

دل مامانی برات یذره شده بیا دیگه...

امروز 92/4/4 بازم مامانی از نگرانی اول صبح خودشو رسوند دکتر آخه اصلا  از دیشب ساعت 2:30 تا 9:30 صبح تکون نخوردی !!!

متاسفانه دکترم نبود و فقط تلفنی باهاش حرف زدم و شوهرش که مطب بغلیشه برام سونوی اورژانسی نوشت و با مامان جون سریع رفتیم .

یازدهمین سونوی پسملم

مهیارم مامانی 20 دق زیر سونو بودیم ولی اصلا تکون نخوردی و کلی نگرانمون کردی

آقای دکتر خیلی تعجب کرد هر کاری کردیم حتی یذره تکونم نخوردی!!!

ولی خب آب آمنیوتیکت نرمال بود و کم نشده بود قلبت هم خوب میزد قربون اون قلب کوچولوت.

چهارمین نوار قلب پسملی

دوباره از سونو برگشتم و سونو رو تلفنی برا دکترم خوندیمو و گفت همون لحظه که نوار قلب بچه رو بگیرن و بهش بگن

متاسفانه نوار قلب افتضاح بود و قرار شد ساعت 5 برم اون یکی مطبش گیلاوند.

گفت اگه بعدازظهرم نوار اینجوری باشه باید بچه رو ورداریم همین امروز.....

از یه طرف خیلی خوشحال بودم که زود زود میای بغلم ولی  از یه طرف دیگه هم داغون که چرا اینجوری شد چرا تکون نمیخوری!

برگشتم خونه و بابایی هم اومد همش دلداریم میداد که هیچی نمیشه خودتو ناراحت نکن حتما خوابیده!!

یخرده به خونه رسیدم و وسیله هامو آماده کردم که اگه بستری شدم خیالم راحت باشه.

بابایی هم که از خوشحالی بشکن میزد که آخ جون یعنی امشب میگیرم بغلم!!

اینم از بابای خونسرد...

دکتر و پنجمین نوار قلب پسمل

رفتم پیش دکترم گفتم که ازنگرونی دارم میمیرم چراتکون نمیخوره آخه !!!!!!!!

دکترم همش با خنده میگفت به زور میخوای بچه رو ورداریم ...

منم همش میگفتم نگرانم میترسم خدای نکرده چیزی بشه!!!

بعدش که سونو و نوار قلبو دید گفت آره شاید همین امشب بستریت کردم و نوشت برا نوار قلب

با بابایی رفتیم و با منشیه صحبت کردیم که کارمون اورژانسیه

همین که رسیده بودیم تکون خوردنات شروع شد وای خیلی راحت شدم

دیگه ول کن نبودی

رفتم برا نوار که همش تکون خوردی و نوار قلبتم نرمال نرمال در امد و گفتن هیچ مشکلی نیس بابایی هم همش چششو دوخته بود به مانیتور دستگاه نوار قلب و ....ول کنم نبود.

بعد 25 دق که تموم شد برگشتم پیش دکترم وگفت که دیگه نگرانی نداریم همه چی حله .

خدایا شکرت

بعدشم فشارمم گرفتن با وزنم

فشار مامانی:5/5 رو 10

وزن مامانی : 76