نفس مامان مهیار جوننفس مامان مهیار جون، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

مامانی ومهیار کوچولو

162تا 166

1392/10/8 1:41
419 بازدید
اشتراک گذاری

 

صدو شصت و دو روزگی مهیار

 

 

صدو شصت و سه روزگی مهیار

 

 

 

 

 

 

 

 

 

صدو شصت و چهار روزگی مهیار

بابایی داره دست و صورت مهیارو میشوره

 

 

 

اینم از خرابکاری مهیار

مثلا با بابایی رفتین خونه سازیو بیارین بازی که مثلا بابایی داشت به مامانی ژست میومد که مهیار ورداشته آورده همون لحظه پرتش کردی رو زمین ها هاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها

 

 

 

1

 

 

 

 

ای جانم پسرم این چندمین بار که برا چند ثانیه بدون کمک میشینی

 

ای جان افتادی پسرم

 

 

مهیار کوووووووووووووووووووووو؟؟

 

 

 

 

 

صدو شصت و پنج روزگی مهیار

 

 

 

 

 

 

 

 

صدو شصت و شش روزگی مهیار

اول صبح

 

 

 

 

بابابزرگ(بابابزرگ بابایی)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این مخلوط کنو با گریه ازمون گرفتی شیطون بلا

داری شیرموز میخوری

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان فاطمه
7 دی 92 11:35
اسم وبلاگتو تو نظرات اشتباه میزنی واسه همین با کلیک روی اون وارد وبلاگ نمیشه. من خودم اتفاقی متوجه اشتباه شدم و تو نوار جستجوگر درستش کردم
مامان بردیا شیطون
7 دی 92 13:31
با افتخار لینک شدید
عاطفه مامانِ امیررضا نفس
7 دی 92 16:53
ای جاانم. ماشالله ولی مامانی خواهشا ننشونش،آخه پسر تا9ماه نباید بنشینه،فک نکنی فضولم خیلی عاشق نی نیهایم. امیررضا جون هم خیلی تلاش برای نشستن میکنه و اگه دراز کشیده هم باشه خودش با حالت دراز نشست بلند میشه و مینشینه،و برای همین من با تکیه به بالش مینشونمش تازه همیشه نه هر از گاهی.شما هم اینجوری کن. راستی مهین جون شیر خودتو میدی یا شیر خشک هم میدی؟
عاطفه مامانِ امیررضا نفس
7 دی 92 16:58
من خودم میبرمش حموم و وقتی شستمش همسرم میگیرش. راستش من هر هفته نمیبرمش دوهفته اخه میترسم سرما بخوره.پس منم ازین به بعد یکشنبه ها میبرمش. من که اصلا برام سخت نیس،شایدم چون مجبورم البته بعضی وقتا هم همسرم میبرش. من با لباس میرم حموم تا خدای نکرده سر نخوه آخه مثه ماهی سر سری میشه کوچولوی خوشمزتو ببوس محکم
مامان شایان
7 دی 92 20:04
وای مشالله خودش وایساده؟ هزار مشالله.اسپند دود کن مهین جون واسش
مامان مهيار
8 دی 92 1:35
خداحفظش كنه اين فرشته كوچولو رو
مامان
8 دی 92 9:51
عزیزم ماشاا... بزرگ شده. زنده باشه عزیزم. یلداتون هم مبارک
مرجان مامان آران و باران
9 دی 92 1:32
سلام عزیزم خدا گل پسری خوشگلتو حفظ کنه منم لینکتون کردم
آرشیدا
10 دی 92 19:17
ماشاله نمک به جونش بخدا خیلی شیرین و با نمکه باورت میشه با خنده هاش منم اینجا میخندیدم یاد حرکات آرشیدا می افتم خیلی عزیزه بخدا نی نی تون مخصوصا اون تیپ عکسای دومیش
مامان ایلیا
12 دی 92 0:56
سلام. هزار ماشالله به این خوشگل پسر روز به روز داره شیرین تر و باهوش تر میشه مامانی ببوسش از طرف من
مامان ایلیا
15 دی 92 1:21
مامانی ما آپیم
آرشیدا
27 دی 92 13:19
عاااااااشق خنده هاتم خاله
عاطفه مامانِ امیررضا نفس
3 بهمن 92 13:27
مهیااار جون دلتنگت شدیم.این مامانیت که بی مهرفت شده.