***واکسن چهارماهگی +مهیار126 روزه+مریضی مامانی و مهیار 127 روزه***

صدو بیست و شش روزگی مهیار

مامانی امروز صبح رسیدیم خونمون.

بابایی انقد که خسته بود تا رسیدیم خوابید.

مامانی و مهیار هم یخرده باهم بازی کردن و بعد لالا.

بعد 2 ساعت باهم دیگه رفتیم بهداشت

واکسن چها ماهگی پسملی جون مامان

وزن پسمل مامان : 7 کیلو و 180 گرم

قد قند عسل مامان :163

دور سر تاج سر مامانی : 42/5

در 4 ماه و 6 روز

بعد معاینه و دادن قطره آهن خواب بودی که یه نی نی دیگه بخاطر زدن واکسن گریه کد و توام ترسیدی از خواب بیدار شدیو منم آرومت کردم و چشماتو بستی که دکتر گفت نزار بخوابه.

هرکاری کردم بیدار نشدی تا اینکه همین که الکل به پاهات خورد گریه کردیو سریع واکسنو زدن به پات الهی بمیرم برات خیلی کریه کردی.

بهت شیر دادم آروم شدی و خوابیدی.

اینم عکسای بعد واکسن تو خونه.

مامانی بعد اینکه خوابیدی بیدار شدی خیلی تب کردی و خیلی هم درد داشتی

الهی فدات بشم خیلی گریه کردی!!!

تا شب نتونستم ازت عکس بگیرم.فقط موقع خوابیدن.

صدو بیست و هفتمین روز زندگی مهیار

 سلام جیگملی مامان.

مامانی بدجوری مریض شده و ظهری هم به مامانی سرم زده بودن و توهم با تعجب نگاه میکردی  همش.

بخاطر همین نتونستم ازت عکس بگیرم فقط یکی